عشق و یک

عشق و یک...

عشق و یک...

دلبرا یک بوسه دادی اینقدر نازت زچیست؟

گر پشیمان گشته ای بگذار در جایش نهم!!

عشق و یک...

سحرگه گل به رویم خنده واکرد.

زیک ناله زد آتش بر سما کرد

.....

ادامه دارد

عشق و یک...

#امید قدیم‌ها یک کارگر عرب داشتم که خیلی می‌فهمید. اسمش قاسم بود. از خوزستان کوبیده بود و آمده بود تهران برای کارگری. اول‌ها ملات سیمان درست می‌کرد و می‌برد وردست اوستا تا دیوار مستراح و حمام را علم کنند. جنم داشت. بعد از چهار ماه شد همه‌کاره‌ی کارگاه. حضور و غیاب کارگرها. کنترل انبار. سفارش خرید. همه چیز. قشنگ حرف می‌زد. دایره‌ی لغات وسیعی داشت. تن صدایش هم خوب بود. شبیه آلن دلون. اما مهمترین خاصیتش همان بود که گفتم. قشنگ حرف می‌زد.   یک بار کارگر مقنی قوچانی‌مان رفت توی یک چاه شش متری که خودش کنده بود. بعد خاک آوار شد روی سرش. قاسم هم پرید به رییس کارگاه خبر داد. رییس کارگاه درجا شاشید به خودش. رنگش شد مثل پنیر لیقوان. حتی یادش رفت زنگ بزند آتش‌نشانی. قاسم موبایل رییس کارگاه را از روی کمرش کشید و خودش زنگ زد. گفت که کارگرمان مانده زیر آوار. خیلی خوب و خلاصه گفت. تهش هم گفت مقنی‌مان دو تا دختر دارد. خودش هم شناسنامه ندارد. اگر بمیرد دست یتیم‌هایش به هیچ جا بند نیست. بعد قاسم رفت سر چاه تا کمک کند برای پس زدن خاک‌ها. خاک که نبود. گِل رس بود و برف یخ‌زده‌ی چهار روز مانده. تا آتش‌نشانی ب عشق و یک...ادامه مطلب

چرخ گردون چه بخندد چه نخندد تو بخندمشکلی گر سر راه تو ،ببندد تو بخندغصه ها فانی وباقی،همه زنجیر به همگر دلت از ستم و غصه برنجد تو بخند عشق و یک...ادامه مطلب

ازبس فضاهای مجازی همه جارو گرفته 

دیگه وبلاگ وبلاگفا و... هم شده حکایت همون خاله خرسه که تو تبلیغ تجاری یک بخاری میگفت:

 با بخاری .................. حالا کی دیگه میره تو غارررررررررررررر

 

عشق و یک...

کاش

انسان مثل شمع

فقط یک شب

زندگی میکـــرد...!!

امـــا در کنار پــــروانه اش

عشق و یک...

دوبیتی از:  فایز دشتی  دلم را جز تو کس دلبر نباشد   ،   به جز شور تو ام در سر نباشد دل فایز تو عمدا می‌کنی تنگ   ،   که تا جـای کس دیــــگر نباشد عشق و یک...ادامه مطلب

تو ای عشقم بیا دیوانه ام کن ز  هر منزلگهی بی خانه ام کن زشوقت گر دهم جان هم نگو حیف از این حالت ،به جانان ،تو ، به ام کن جسورانه شدم مستأجر دل ببخشم هم پذیرش توبه ام کن تو پیغامی بده باد صبا را  مسیرش هم ره کاشانه ام کن ز می مستم کن و ازدین خود گبر ازآن مسجد سوی بتخانه ام کن   شعر از س.ن.ح عشق و یک...ادامه مطلب